سنجاقکسنجاقک، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

سنجاقک

قاصدک

1390/8/15 12:16
نویسنده : سنجاقک
4,071 بازدید
اشتراک گذاری

ساکت وساده وسبک بود،قاصدکی که داشت می رفت.فرشته ای به او رسیدوچیزی گفت.قاصدک بی تاب شد وهزار بار چرخید و چرخید وچرخید.قاصدک رو به فرشته کرد و گفت :<>

فرشته گفت :<< درست است،آنچه تو باید بر دوش بکشی ناممکن است وسنگین،حتی برای کوه اما تو می توانی زیرا قرار است بی قرار باشی.>>

فرشته گفت:<>

آنوقت فرشته خبر را به قاصدک داد و رفت وقاصدک ماند وخبری دشوار که بوی ازل وابد می داد.

حالا هزاران سال است که قاصدک می رود ،می چرخد و می رود،می رقصد ومی رودوهمه می دانند که او با خود خبری دارد.

دیروز قاصدکی به حوالی پنجره ات آمده بود.خبری آورده بود و تو یادت رفته بود که هر قاصدکی یک پیامبر است.پنجره بسته بود،تو نشنیدی و او رد شد.

اما اگر باز هم قاصدکی را دیدی ،دیگر نگذار که بی خبر بگذارد و برود.از اوبپرس چه بود آن خبری که روزی فرشته ای به او گفت و او اینهمه بی قرار شد.

                                                                                 عرفان نظرآهاری

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

گیلدا
30 خرداد 90 11:23
سلام. وب جالبی داری.اگه دوست داری با هم تبادل لینک داشته باشی.شاد و سلامت باشی


-*-*سلام عزیزم ممنون وخوشحالم که از مطالب خوشت امده . خوشحال میشم که باهم تبادل لینک داشته باشیم .شما هم شاد وسلامت باشی دوست من .


haleh & termeh
30 خرداد 90 17:56
مرسی
خیلی کیف کردم
راست یشما کلاس باله برای بچه ها در این دیاری که زندگی میکنیم سراغ داری
ممنونم


-*-*
ممنون که بازهم به من سر زدید .نه عزیزم جایی را نمیشناسم ولی از دوستان سوال میکنم .
مامان ماهان
2 تیر 90 17:11
سلام سلام به دوست جون خودم
خیلی قشنگ و زیبا بود عزیزم ممنون
بوس بوس بوس


*-*-
سلام عزیزم
ممنون از این همه لطفی که بمن داری
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سنجاقک می باشد